وای وای وای وای .....
امان از دست این دخملی بلاااااااا . دیروز از سر کار رفتم خونه دیدم به به امروز گل دخملی یه دسته گل جدید به آب داده وقتی شنیدم مردم از خنده بنده خدا مامان جوون چی میکشه از دست تو . با اینکه خیلی ناراحت شدم ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم و یه عالمه خندیدنم ماجرا از این قراره که مامان جوون بنده خدا دیروز میخواستن لباس بشورن . شما هم که اوستای ماشین لباسشویی هستیو همه دکمه هاشو دست کاری میکنی و حتی به راحتی درشو باز و بسته میکنی در واقع اینو بگم جدیدا ماشین لباسشویی واست شده عین کمد هر چی دستت باشه میری در ماشین لباسشویی رو باز میکنی میریزی توش خوب داشتم میگفتم . مامان جوون از همه جا بی خبر میان لباسها رو میریزن تو ماشین در همین فاصله شما هم میری گوشی موبایل مامان جوون رو از روی کابینت بر میداری ( جدیدا دستت به وسایل روی کابینت هم میرسه الهی قربونت برم که قدت بلند شده عزیز دلممممممممممممم ) میندازی توی ماشین بعد مامان جوون هم در ماشین رو میبندن و این گوشی بیچاره 36 دقیقه شسته میشه مامانی گفتن میدیدم یه صداهای تلق تولوقی از توی ماشین میاد ولی نمیدونستم مال چیه بعد از پایان شست لباسها میبینن که بلههههههههههههه گوشی موبایلشون توی ماشین لباسشوییه ولی خودمونیما گوشیه حسابی تمیز شده بود اخه دختر من چی بگم به شما اینو هم بگم بعد هم بابایی اومدن و یه عالمه هم بابایی خندیدن البته ناگفته نماند مامان جوون و دایی مهدی و خاله محبوبه هم قبلش یه عالمه خندیده بودن خلاصه اینم از اولین خرابکاری اساسی شما
گل دخملی یه کار شیرین که جدیدا انجام میدی اینه که تلفنی با بقیه صحبت میکنی . خیلی خوشگل و با ناز عشوه میگی الو الام . دو شب پیش بابایی زنگ زد خونه مامان جوون ( مامان بابایی ) گوشی رو داد به شما . عمه مریم گوشی رو برداشتن و شما اول گفتی الووووو الوووووو بعد به محض شنیدن صدایی عمه مریم گفتی عمههههه بعد با یه مکس گفتی مریممممممممم . الهی دورت بگردم دخملی خوشمزه من که از پشت تلفن هم صدا رو تشخیص میدی . بعد عمه مریم هر چی ازت میپرسید جواب میدادی . ما هم این طرف در حال خندیدن و ذوق کردن بودیم . خیلی دوستت داریم عزیز دلممممم . عمه مریم و عمه فاطمه جمعه همین هفته کنکور دارن ( موفق باشن ) به عمه مریم گفتم سارینا داره قبل از کنکور این طوری بهتون روحیه میده
امروز صبح هم که خانوم خوشگل مامان ساعت 6 از خواب بیدار شدی و نذاشتی مامانی به کاراش برسه . واسه خوردن شیر هم مجبور شدم اون موقع صبح تی وی روشن کنم آهنگ با نظافت رو که دایی مهدی از شبکه هد هد واست دخیره کرده ( اخه عاشق این اهنگی ) رو بذارم تا شما شیر بخوری . بعد هم بردم خوابوندمت پیش بابایی تا شما رضایت بدی مامانی آماده بشه بره اداره . فدای وجود نازنینت
خوب بعد میام فرهنگ لغاتت رو کامل میکنم . دوستت دارم گل دخملی