کلمات جدید سارگلی
عشق مامان این روزا مثل طوطی شده وقتی ازش میخوای یه کلمه رو بگه یا عین خودمون میگه یا اگر نتونه یه چیزی سر هم میکنه تحویلمون میده . دیروز مامان جوون ( مامان بابایی ) عمه مریم و عمه فاطمه ( عمه های دوقلووت ) عمو مسلم و پسرش محمد رضا اومدن خونمون . یه عالمه واسشون حرف زدی و عمه مریم کلی ازت فیلم گرفت . منم به عمه فاطمه گفتم که موهاتو خوشگل کنه آخه خیلی موهاتو دوست داره و قشنگ درستش میکنه. تو هم که از مهمون خیلی خوشت میاد مرتب ذوق میکردی و خوشحال این ور و اون ور میرفتی و شیطنت میکردی . خانوم خانوما دیروز از صبح که بیدار شدی اصلا نخوابیدی تا شب ساعته 9.30 دیگه خوابت برد ( البته به اندازه دو تا نیم ساعت خوابیده بودیا ولی در مقایسه با هر روز که خوب میخوابیدی بهتره بگم اصلا نخوابیدی ) . خوب عشق مامانی امروز بازم میخوام از کلمات جدیدی که یاد گرفتی واست بگم
ممنون = منننو
عزیزم = اااییزم
گل = دل
مورچه = مووونه
هندونه = ااانووونه ( عکس زیر سارینا در حال گفتن کلمه هندونه )
فاطمه = پاته ته
مریم = مرنم
پول = پول ( خاله که ازت میپرسه تو کیفش چی دیدی میگی پول )
محبوبه = م بو به ( قبلا به خاله محبوبه میگفتی هبومبا حالا خیلی خوشگل اسمشو صدا میزنی )
فریبا = پربا
طوطی = طوطی
وقتی یه چیزیو میخوای دستاتو تکون میدی و میگی توته توته توته
همه رو هم به قول خودت پپپپپ تا دوست داری ( 5 تا رو میگی پپپپ تا )
مامانی این کلمات رو هم به کلمات قبلی اضافه کنیم تا الان خیلی چیزا رو بلد شدی و میگی . خوب حالا یه کم از شیرین کاریات بگم
بهت که میگیم برو قایم شو میری سرتو میکنی پشت مبل و قایم میشی مثل عکس زیر
مامان جوون که بهت میگه سارینا برو جانمازمو بیار میری واسش میاری
این روزا ازت که میپرسیم جوجت چی شد با یه قیافه ناراحت میگی مرررر
وقتی بهت میگیم یکی رو نازی کنی میری دست میکشی بهش میگی نانو نانو ( به ی میگی و مثلا به نی نی هم میگی نونو )
جدیدا واسه حرف زدن ادای ما رو در میاری مثلا من و مامان جوون که حرف میزنیم تو هم میای کنارمون شروع میکنی به حرف زدن البته به شیوه خودت
دختر بلا چند مدت پیش دستتو یه پشه خورده بود تو هم با ناخن روشو کنید و زخمش کردی از اون موقع تا حالا هنوز نذاشتی خوب بشه . تا لباس آستین بلند تنت هست مشکلی نیست ولی همین که لباس آستین کوتاه میپوشی زود زخمش میکنی ما هم مجبوریم با باند روی زخمتو بپوشونیم تا تو بهش دست نزنی . توی عکسایی که الان میذارم مشخصه .
سارینا خانوم در کیف خرید مامان جوون
سانی در حال بازی کردن با گوشی بابایی(البته بازی که چه عرض کنم )
سارینا خانوم روسری پوش
اینم دو تا عکس دیگه از گل دختری یا به قول بابایی عشقی (راستی خاله محبوبه موهاتو خوشگل کرده و موگیر زده )