ساريناسارينا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

سارينا هديه خوب خدا

ساريناي ناز من

1390/6/28 11:28
نویسنده : ماماني
1,263 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عشق ماماني . امروز كه دارم اولين مطب اين وبلاگ رو برات مينويسم دقيقا 7 ماه و 10 روزت شده . تو الان خونه مامان جون هستي و من توي اداره به فكر دخمل نازم هستم . اخه ميدوني چيه ماماني تو الان يه مدته كه درست شير نمي خوري دخمل بلا غذاي كمكيت رو هم خيلي بد مي خوريا همه چي رو دوست نداري ولي  ماست خوردنت ديدن داره ها ماچ . ديروز بردمت پيش خانوم دكترت ( شهناز پور آرين ) . خانومه خيلي مهربونيه . رفتم شكايتت كردم ماماني زبان البته اون خيلي هواي تو رو داره ها ميگه بهت فشار نيارم خودت هر وقت خواستي ميخوري ( يواش بگم يه كم اضافه وزن هم داري چشمک ) ولي مامان من كه دل ندارم نمي تونم ببينم دخمليم غذا نخوره هر روز گريه مي كنم ناراحت . اينو هم بگما خانوم خانوما شما نسبت به هفته گذشته كه 9 كيلو و 400 گرم بودي لاغر كرديا . ماماني نكنه فكر آيندتو مي كني ميترسي تپلي بشي بعد نتوني رژيم بگيري نیشخند دوستت دارم عزيز دلممممممممممم . اگه بدوني با چه سختي اين روزا بهت شير ميدم . مجبورم توي خواب كه بازيگوشيت كمتره بهت شير بدم البته پيشنهاد خانوم دكترت هم همين بوده ها . امروز صبح بابايي رفت داراب خودم صبح زود بردمت خونه مامن جون الان هم زنگ زدم  ماماني گفت كه يه خورده زرده تخم مرغ خوردي  3 درجه هم شير، با اينكه خيلي كمتر از هميشه خوردي ولي بازم خوشحالم آخه ماماني ديروز خيلي خيلي كم غذا خورده بودي . البته از 4 شنبه گذشته يه خورده سرما خوردي مماغ خوشگلت مرتب كيپ ميشه شايد واسه اينه كه نمي توني درست شير بخوري . راستييييي خانوم دكترت گفت لثه هاتم خارش پيدا كرده كم كم دارن سفت ميشن تا دندوناي نازت هم بيرون بيان و من ببينمشون واي سارينا فكر كن مرتب ماماني رو گاز بگيري . عشق مي كنم با لحظه لحظه بودنت عزيز دلم قلبماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)